«شین» که هفته گذشته در یک مصاحبه تلویزیونی به این مسئله اعتراف کرد که چهارسالی است به بیماری ایدز مبتلا شده است و در این مدت برای فرار از ناراحتی و افسردگی ناشی از شنیدن این خبر مجبور بوده که به همنشینی با زنان هرزه روی بیاورد و در این میان با بیش از 700 نفر در ارتباط بوده است و البته اکنون پس از گذشت چهار سال سعی دارد که از این موقعیت (بیماریاش) برای تبدیل شدن به انسانی بهتر که سالها بشر دوستی در پیش دارد، استفاده کند. انسانی که با شجاعت در این شرایط سخت قرار است به جلال و شکوهی که «ارنست همینگوی» از آن سخن گفته دست یابد.
«شین» در شرایطی از جلال، شکوه، شجاعت، انسانی بهتر و بشر دوست در آینده، سخن راند که به گفته رسانههای آمریکا، اکنون معلوم نیست که چند هزار نفر به خاطر جنایت او،به بیماری ایدز مبتلا شدهاند و در آینده قرار است عدهای دیگر را مبتلا کنند.
و البته آنچه که امروز برای رسانههای غربی بالاخص آمریکایی به یک معضل تبدیل شده است، نه رابطه افسارگسیخته «چارلی شین» با صدها زن و مرد بوده، بلکه کتمان حقیقت از جانب او بوده است، و در واقع برای رسانههای آمریکایی روابطه غیراخلاقی شین و دهها نفر دیگر از ستارههای هالیوود به عملی عادی تبدیل شده است و این پنهان کاری است که باعث شده شین اینچنین مورد توجه قرار گیرد و چه بسا اگر او در این روابط غیراخلاقی خود بیماری ایدز خود را پنهان نمیکرد، باز هم اتفاق خاصی رخ نداده بود!
به سبب عمق قاجعه جنایت جنسی این بازیگر هالیوود نگاهی به زندگی این پسر بد هالیوود انداختهایم.
«چارلی شین» 3 سپتامبر سال 1965 با نام «کارلوس اروین استیوز» در نیویورک متولد شد. او پسر «مارتین شین»، بازیگر مشهور هالیوود و «جانت تمپلتون»، بازیگر و تهیهکننده هالیوودی است. او یک خواهر و دو برادر دارد که یکی از برادرهایش به نام «امیلیو استیوز»، نیز یک بازیگر است.
«شین» که بزرگ شده کالیفرنیاست، تاکنون سه ازدواج ناموفق داشته که حاصل این ازدواجها پنج فرزند و یک نوه است.
او اولین بار در 8 سالگی با پدرش «مارتین» در یک فیلم تلویزیونی بازی کرد و سالها بعد کارش را با فیلم سینمایی «وال استریت» ادامه داد. او می سال 2010 قرارداد بازی در سریال «دو تا و نصفهای» را با شبکه «سیبیاس» امضاء کرد و با درآمد 2 میلیون دلار برای هر اپیزود، به پردرآمدترین بازیگر تلویزیونی هالیوود در آن سال تبدیل شد.
«شین» خیلی زود برای حاشیههای غیراخلاقی زیادی که داشت به سوژه رسانهها تبدیل شد، او که یکی از طرفداران پر و پا قرص ستاره فیلمهای غیراخلاقی بود، همواره به خاطر اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی در مراکز ترک اعتیاد به سر میبرد ولی هیچگاه نتوانست برای بیشتر از یک ماه بدون حاشیه باقی بماند آنچنانکه بارها از کوکائین و ودکا به عنوان دو دوست جدانشدنیاش نام میبرد.
او که به خاطر پدر و مادر پولدارش از ابتدا در پول غرق بود، اولین بار در 11 سالگی مواد مخدر را تجربه کرد و حتی یک بار در مصاحبه با رسانهها مدعی شد که برای ارتباط با زنان خیابانی بیش 53 هزار دلار پرداخت کرده است. «شین» در کودکی و نوجوانی در میان دوستانش به خاطر برخورداری از هرگونه امکانات و آزادی در شرکت در میهمانیهای مختلف، محبوبیت بسیاری داشت.
او اواخر سال 2009 میلادی به اتهام ارتکاب خشونت خانگی دستگیر شد. همسر سوم او «بروک مولر» در شکایتش گفته بود: او چاقو را روی گلویم گذاشته بود و در حالی که آن را فشار میداد من را تهدید میکرد که حق ندارم به کسی بگویم که چقدر با من بدرفتاری میکند، در غیر اینصورت او که در پلیس نیرو دارد،میتواند کار من را تمام کند بدون آنکه حتی ردی از آن باقی بماند.
دو همسر دیگر «شین» نیز بارها به خاطر مصرف مدوام مشروبات الکلی و مواد مخدر، ضرب و شتم و تهدید آنها به قتل، علیه او شکایت کردند.
«چارلی شین» اگرچه کار بازیگری را همراه پدرش آغاز کرد و همواره در دوران کودکی و نوجوانی در کنار او بود ولی بعدها این رابطه همچنان خوب و بیتنش باقی نماند، آنچنانکه این دو همواره انگشت اتهام را به سمت هم میگرفتند.
«شین» پسر در بخشی از خاطرات دوران نوجوانیاش میگوید: شانس خودش را به پدرم نشان داده بود و او در کارش به موفقیت دست یافته بود و قرار بود که برای بازی در فیلم «و اینک اخرالزمان» به فلیپین برود و من هم که نوجوانی بیش نبودم، همراه او رفتم تا از نزدیک فیلمبرداری این فیلم را ببینم، ولی این پروژه برای من یک خاطره بد بود، آنجا بود که میدیدم که پدرم چگونه با مشروبات الکلی دست و پنجه نرم میکند و همانموقع بود که او یک حمله قلبی نه چندان خطرناک را پشت سر گذاشت.
«شین» البته در جایی دیگر از پدرش به عنوان بهترین کسی که میشناسد یاد میکند ولی در ادامه متذکر میشود: پدرم زمانی بزرگترین اشتباه زندگیاش را مرتکب شد که در تولد 16 سالگیام یک اتومبیل نوی BMW خرید و آن تبدیل به اتومبیل من برای شرکت در پارتیهای مختلف شد.
شین تنها چند هفته قبل از فارغالتحصیلی از دبیرستان، مدرسه را ترک میکند و علیرغم سن کمش به رابطه غیراخلاقیاش به یکی از همکلاسیهای دوران دبیرستانش ادامه میدهد، آنچنانکه در سال 1984 در حالیکه شین تنها 19 سال داشت، دختر این دو به نام «کسندرا» متولد میشود.
با آنکه سالها از آن موقع میگذرد و «شین» اکنون دیگر جوان نیست و یک مرد میانسال 50 ساله با پنج فرزند و یک نوه است، اما همچنان روابط غیراخلاقیاش با افراد مختلف گریبانگیر او بوده، آنچنان که چندی پیش نیز زنی آمریکایی به نام «کاپری اندرسون» مدعی شد که «چارلی» در هتل پلازای نیویورک، او را مورد تجاوز جنسی قرار داده و سپس با پیشنهاد 20 هزار دلار رشوه، از او خواسته تا در این مورد کاملا سکوت کند که البته «اندرسون» ترجیح داده که علیرغم دردسرهایی که ممکن است برای او به وجود بیاید، از این بازیگر هالیوودی شکایت کند.
حواشی مربوط به این بازیگر همواره برای خانواده او بالاخص پدرش «مارتین» مشکل آفرین بوده، آنچنانکه بارها تلاش کرده تا از نفوذ خود در هالیوود استفاده کرده و پس از بیرون کشیدن پسرش از منجلاب فساد اخلاقی بار دیگر او را درگیر کار در پروژههای مختلف تلویزیونی و سینمایی کند و حتی یکبار با حضور خودش برای شین ترتیب یک مصاحبه تلویزیونی داد و از مردم خواست تا برای پسرش که درگیر مشکلات متعدد است، دعا کنند.
ولی اکنون، با رسوایی جدیدی که «چارلی شین» به بار آورده و این تعداد انسان که با گناه و بیگناهی که درگیر این مشکل شدهاند، معلوم نیست که «مارتین شین» با چه رویی از مردم خواهد خواست تا برای پسر گناهکار و مشکلدارش دعا کنند. پسری که اکنون به جای پذیرش اشتباهاتش در تلاش است که از خود چهره یک قهرمان و اگر نشد یک قربانی تمام عیار به همه نشان دهد.
کسی که به گفته قربانیانش: هیولای جنایتکاری است که باید تاوان گناهش را پس بدهد.